در دنیای پر هرج و مرج کسب و کارهای کوچک، تطبیق رویکرد تفکر سیستمی می تواند تفاوت بین موفقیت و شکست باشد. این مفهوم که در «تفکر در سیستمها» اثر دونلا میدوز بهطور شیوا توصیف شده و در اصول «عادات اتمی» جیمز کلیر منعکس شده است، بر قدرت عادات بهعنوان سیستمهای مبدل تأکید میکند. اما چگونه این را به یک واقعیت عملی و روزمره در یک محیط کسب و کار کوچک تبدیل کنیم؟
در هسته هر کسب و کار کوچک موفق، چه عمدا یا تصادفی، سیستمهایی با عملکرد فوقالعاده خوب با یک رهبر و تیمی که مایل و قادر به بهبود مستمر این سیستمها در خدمت به مشتریان خود هستند، قرار دارد.
قدرت عادات به عنوان سیستم
در هسته خود، تفکر سیستمی شامل دیدن فراتر از عناصر منفرد و درک چگونگی اتصال این عناصر برای تشکیل یک کل منسجم است. در زمینه کسب و کار، این بدان معنی است که هر عادتی – چه نحوه مدیریت زمان، تعامل با مشتریان، یا مدیریت فرآیندهای داخلی – بخشی از یک سیستم بزرگتر است که نتایج کسب و کار ما را شکل می دهد.
پرورش فرهنگ سیستم گرا
مشارکت الهام بخش کارکنان:
تیم خود را تشویق کنید تا درباره سیستم های موجود فکر کرده و مستندسازی کند. این فقط مربوط به کارایی نیست. این در مورد پرورش “فرهنگ بهبود مستمر” است. هدف این است که به تدریج بهبودهای تدریجی را در اخلاق شرکت خود تعبیه کنید.
سیستم های مستندسازی:
یک سیستم ساده و در عین حال موثر برای ثبت و بررسی فرآیندها ایجاد کنید. این می تواند یک فضای کاری دیجیتال مشترک یا جلسات منظم تیم متمرکز بر سیستم ها باشد.
عادی سازی مکالمات سیستمی:
بحث در مورد سیستم ها را به طور منظم بخشی از ارتباطات تیم خود قرار دهید. گفتگوهای آزاد در مورد ارزش این سیستم ها را تشویق کنید و به نگرانی هایی مانند “من نمی توانم این کار را انجام دهم” یا “من فکر نمی کنم این اتفاق بیفتد” رسیدگی کنید. نشان دهید که چگونه تفکر سیستمی با اهداف شخصی و تیمی همسو می شود.
پرداختن به چالش تمرکز:
برای بسیاری از کارآفرینان، حفظ تمرکز یک چالش مهم است. سیستم ها با ارائه ساختار، کاهش نیاز به تصمیم گیری مداوم و جلوگیری از تبدیل شدن صاحب کسب و کار به تنها حافظ دانش کمک می کنند.
ایجاد سیستم پاداش:
ایجاد و بهبود سیستم ها را بشناسید و پاداش دهید. این قدردانی میتواند به تغییر طرز فکر از سیستمها بهعنوان یک کار طاقتفرسا به سمت داراییهای ارزشمند تبدیل شود.
غلبه بر مقاومت در برابر تغییر
مقاومت طبیعی است، به ویژه زمانی که احساس میشود سیستمها ممکن است آسیبپذیریها را آشکار کنند یا نقش فرد را کاهش دهند. بعضی ها از بودن در مرکز توجه یا حلال مشکل لذت می برند. پرداختن به این جنبه های احساسی و نشان دادن اینکه چگونه تفکر سیستمی می تواند در واقع اثربخشی شخصی و رضایت شغلی را افزایش دهد ضروری است.
توانمندسازی اعضای تیم
تفویض مسئولیت مستندسازی و بهبود سیستم ها. این نه تنها حجم کار را توزیع می کند، بلکه تیم شما را نیز توانمند می کند و به آنها احساس مالکیت و مسئولیت می دهد. این یک تعادل ظریف بین مدیریت ریسک و پاداش است، اما می تواند به رشد قابل توجهی هم برای افراد و هم برای کسب و کار منجر شود.
ایجاد یک فرهنگ تفکر سیستمی در یک کسب و کار کوچک فقط در مورد اجرای فرآیندهای جدید نیست. این در مورد تغییر طرز فکر و عادات است. با شناخت به هم پیوستگی اقدامات خود و تقویت روحیه بهبود مستمر، میتوانیم کسبوکارهای انعطافپذیر، کارآمد و موفقتری بسازیم.
خارج شدن از راه خودت
اکثر کسب و کارها بدون هیچ گونه مستندی کوچک شروع می شوند. در ابتدا، صاحب کسب و کار مایل به انجام هر کاری است. آنها بیشتر دانش عملیاتی را در اختیار دارند، بنابراین افرادی هستند که دائماً برای پاسخ به آنها مراجعه می کنند. آنها در نهایت اکثر کار را انجام می دهند زیرا آنها تنها کسی هستند که می دانند چگونه این کار را انجام دهند – و انجام آن توسط خودشان سریعتر از آموزش دادن به دیگران است. زمانی می رسد که همه چیز برای آنها زیاد است. آنها نمی توانند این چیزی را که ساخته اند کنترل کنند. آنها آزادی خود را از دست داده اند.
با ایجاد فرهنگ تفکر سیستمی، سال 2024 را به سالی تبدیل کنید که در نهایت به آنچه از کسب و کار خود می خواهید برسید.
تا دفعه بعد، از سفر کارآفرینی خود لذت ببرید!
P.s. Do you have my new book yet?
سئوی خود را با گذاشتن یک بررسی افزایش دهید، به طور جدی، کار می کند. در آمازون موجود است. من به ازای هر کتاب فروخته شده سه دلار درآمد دارم، پس این را به عنوان کار عشقی به صاحبان مشاغل کوچک زندگی من، شما، در نظر بگیرید. پیدا کنید که این همه هیاهو در مورد چیست و برای خود یک کپی بگیرید. همچنین در Audible موجود است.